جدول جو
جدول جو

معنی هم مصاف - جستجوی لغت در جدول جو

هم مصاف
(هََ مَ صاف ف / مَ)
هم نبرد. دو تن که با یکدیگر مصاف دهند:
آخرش هم مصاف بشکستم
که سلاحی به جز مجاز نداشت.
خاقانی.
سکندر وگر خود بود کوه قاف
که باشد که من باشمش هم مصاف ؟
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم مال
تصویر هم مال
شریک در مال و ثروت
فرهنگ فارسی عمید
(هََ مِ)
هم طبع. هم خاصیت:
سنت اهل عشق خواهی داشت
درد را هم مزاج مرهم دان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(هََ صِ)
دو تن که از یک صنف باشند. هم گروه. هم جنس. هم سنخ. (یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(هََ صَف ف / صَ)
هم ردیف. در شمار.... دو تن که مشمول یک حکم باشند:
چو در گنبدی هم صف مردگانی
ز گنبد برون آ، بقایی طلب کن.
خاقانی
لغت نامه دهخدا